انجمن مهندسی معدن ایراننشریه مهندسی معدن1735-761692420150101Investigating the Flotation Behaviour of Chalcopyrite in the Presence of Sodium Sulphide under Controlled Electrochemical Pulp Potentialبررسی رفتار شناور سازی کالکوپیریت در حضور سولفیدسدیم با کنترل پتانسیل1154591FAمحمود عبدالهیدانشگاه تربیت مدرسبیژن طاهریدانشگاه تربیت مدرسسید ضیاالدین شفایی تنکابنیدانشگاه تهرانسهیلا جوادیان فرزانهدانشگاه تربیت مدرسJournal Article20130304.در این تحقیق، رفتار شناورسازی کالکوپیریت بصورت تککانی و ترکیبی (کنسانتره کالکوپیریت) در حضور مقادیر مختلف سولفیدسدیم در سه سطح pH (7، 9 و 12) تحت کنترل پتانسیل الکتروشیمیایی پالپ مورد بررسی قرار گرفت. از روش اسپکتروسکوپی فتوالکترون اشعه ایکس (XPS) بعنوان یک روش توانمند آنالیز سطح برای شناسایی ترکیبات سطحی هیدروفیل و هیدروفوب به منظور تحلیل مکانیزم شناورسازی و بازداشت کالکوپیریت در شرایط مختلف الکتروشیمیایی پالپ در حضور سولفیدسدیم استفاده گردید. نتایج حاصل از این تحقیق نشان داد که تغییرات پتانسیل پالپ منجر به اثر دوگانه سولفیدسدیم بر شناورسازی کالکوپیریت میگردد؛ بگونهای که با کنترل و تنظیم پتانسیل پالپ، میتوان شرایط را هم برای بازداشت موثر کالکوپیریت و هم شناوری آن مهیا نمود. مشخص شد که گوگرد عنصری و گونههای سولفوراکسی ناشی از واکنشهای الکتروشیمیایی بین سولفیدسدیم و محتویات پالپ و نیز محصولات اکسیداسیون کالکوپیریت، بشدت قابلیت شناورسازی کالکوپیریت را تحت تاثیر قرار میدهند. بهترین شرایط بازداشت کالکوپیریت در 12=pH و پتانسیل mV200- تا mV 100- بر حسب پتانسیل استاندارد هیدروژن و غلظت M1-10 و M2-10 سولفیدسدیم بدست آمد. همچنین شرایط بهینه برای فعالسازی (سولفوراسیون) سطح کالکوپیریت برای شناوری موثر آن، در 9=pH و غلظت M3-10 در محدوده پتانسیل mV300+ تا mV 400+ بدست آمد.https://ijme.iranjournals.ir/article_4591_56d064cd8995106a068011061291d12c.pdfانجمن مهندسی معدن ایراننشریه مهندسی معدن1735-761692420150101Modeling the effect of stope length of longwall miningon stress distribution (Case study: Tabas Coal Mine, Parvadeh No. 1)مدلسازی تاثیر طول کارگاه استخراج جبهه کار طولانی بر توزیع تنش ها (مطالعه موردی: معدن زغالسنگ شماره 1 پروده طبس)172811916FAمحمود عبداله زادهدانشگاه تربیت مدرسجعفر خادمی حمیدیهیأت علمی-دانشگاه تربیت مدرس0000-0001-8820-3256مسعود منجزیدانشگاه تربیت مدرس0000-0001-6376-9181Journal Article20130921در روش جبهه کار طولانی با پیشروی سینه کار، طبقات سقف در قسمت عقب سینه کار تخریب می شود و به دنبال آن بارهای زیادی در اطراف پهنه های استخراجی و منطقه تخریب توزیع می شود. تعیین مقدار و نحوه توزیع تنش های اطراف پهنه استخراجی و عوامل تأثیرگذار بر آن از اهمیت بسزایی برخوردار است. طول کارگاه استخراج یکی از عوامل تاثیرگذار بر نحوه توزیع این تنش هاست. برای بررسی تاثیر طول کارگاه استخراج بر توزیع و مقدار تنش های وارده بر پهنه استخراجی می توان از روش های تجربی و عددی استفاده نمود. در این مطالعه، از مدلسازی عددی سه بعدی برای بررسی تاثیر طول کارگاه استخراج بر توزیع تنش ها در معدن زغال سنگ شماره 1 پروده طبس استفاده شده است. یک تحلیل حساسیت از تاثیر شش مقدار مختلف از طول کارگاه بر شدت تنش های تکیه گاهی انجام شده است. نتایج نشان می دهد که طول کارگاه تاثیر غیرخطی بر توزیع تنش تکیه گاهی جلویی در کارگاه استخراج دارد به نحوی که با افزایش 30 درصدی طول کارگاه از 190 به 245 متر، تنش در سقف به میزان 10% (از 55/5 به 6 مگاپاسکال) افزایش می یابد. برای طول های بیشتر از 245 متر تا 300 متر با افزایش 20 درصدی طول کارگاه، تنش در سقف به میزان 27 درصد (از 6 به 4/4 مگاپاسکال) کاهش می یابد. همچنین با تغییر طول کارگاه از 190 تا 300 متر، فاصله موقعیت حداکثر تنش از 5 به 15 متری سینه کار افزایش می یابد.https://ijme.iranjournals.ir/article_11916_4d0c19be83d42e1541c495e81dcf765b.pdfانجمن مهندسی معدن ایراننشریه مهندسی معدن1735-761692420150101optimization of Effective factors in cyanide leaching of gold oreبهینه سازی پارامترهای مؤثر در لیچینگ سیانیدی کانسنگ طلا294411917FAمحمدرضا مرادیدانشجوی دانشگاه تربیت مدرسسید محمد جواد کلینیدانشگاه تربیت مدرسمحمود عبداللهیدانشگاه تربیت مدرساحمد امینیمدیر بخش فرآوری سازمان زمین شناسی و اکتشافات مواد معدنی ایرانJournal Article20130417نمونهای از محدودهی اکتشافی زایلیک تهیه گردید. مطالعات میکروسکوپ نوری (مقاطع نازک-صیقلی و صیقلی)، XRD، XRF و SEM نشان داد که این کانه از نوع اکسیدی میباشد. کانی اصلی کوارتز و کانیهای دیگر شامل کانیهای رسی، اکسیدهای ثانویه و آبدار آهن و بندرت پیریت، کالکوپیریت، طلا، آزوریت و مالاکیت میباشد. بدلیل پراکندگی طلای ریزدانه در زمینه، فرآیند سیانوراسیون کانه بدون پیشعملآوری انجام شد. آزمایشهای سیانوراسیون با عوامل تأثیرگذار pH، 80d، غلظت سیانور و زمان لیچینگ توسط نرمافزار DX8 طراحی شد. نرمافزار مدلهای بازیابی طلا و سیانور آزاد باقیمانده با 2R بترتیب برابر 77/0 و 83/0 را ارائه داد. شرایط بهینهی بهدست آمده از نرمافزار، در مرحلهی بعد توسط آزمایشهای اکسیداسیون و سینتیک، بهبود یافت. پیشهوادهی با دبی lit/min 6/0 در 3 ساعت، و هوادهی در زمان لیچینگ مناسب میباشد همچنین افزودن سیانور سدیم بطور متناوب نسبت به افزودن آنی سیانور سدیم در زمان صفر، به دلیل دارا بودن بازیابی تقریبا برابر و مصرف سیانور کمتر مؤثرتر تشخیص داده شد. با توجه به اینکه بازیابی در 24 ساعت و 12ساعت تفاوت چندانی با هم ندارد، زمان بهینه لیچینگ، 12 ساعت در نظر گرفته شد. با توجه به سیانور مصرفی در 12 ساعت میزان مصرف آن ppm 1050 بدست آمد. pH بهینه 15/10 و 80d بهینه 106 میکرون برای دستیابی به بازیابی بهینهای برابر 93/93٪ بدست آمد.https://ijme.iranjournals.ir/article_11917_81abb49170eed2567560aa867deb4445.pdfانجمن مهندسی معدن ایراننشریه مهندسی معدن1735-761692420150101Umbrella Arch modeling and its performance at Qazvin-Rasht-Anzaly railway tunnelمدلسازی و بررسی عملکرد روش چتری در تونل راهآهن قزوین - رشت -انزلی455611915FAپریسا باقرزادهفارغ التحصیلکامران گشتاسبیJournal Article20130601هنگامیکه تونلسازی در زمین های سست و یا کم عمق انجام میگیرد، لازم است که توده سنگ و خاک موجود در سینهکار تحکیم شود. قوس چتری از جمله روشهای پیشتحکیمی میباشد که در آن قسمتی از نگهداری مقطع، قبل از شروع حفاری و با نصب لولههای فولادی و تزریق درون آنها ایجاد میشود. در صورتیکه لولهها مشبک باشند، در نتیحه تزریق دوغاب ناحیه تحکیم یافتهای در بین لولهها ایجاد میشود. بنابراین میتوان لوله، دوغاب و ناحیه تحکیم یافته در اطراف لولهها را به عنوان اجزای روش چتری در نظر گرفت. در این مقاله چگونگی مدلسازی عددی روش چتری به صورت سه بعدی توسط نرمافزار تفاضل محدود FLAC 3D، با درنظرگرفتن هر سه جز روش چتری بررسی شده است. قسمتی از مقطع تونل راهآهن قزوین - رشت به دلیل قرار گرفتن در مصالح سست و ریزشی دارای پتانسیل ریزش میباشد، بطوریکه عملیات تونلسازی با روشهای نگهداری موجود و متداول امکانپذیر نمیباشد. بدین منظور، ضرورت بکارگیری روش چتری با مقایسه سه نوع سیستم نگهداری بررسی شده است. این سه روش نگهداری شامل 1- روش سنتی (شاتکریت و قاب فولادی)، 2- روش سنتی و میلمهارهای جبههکار و 3- روش سنتی، میلمهارهای جبههکار و قوس چتری میباشد. معیار بررسیها جابجایی رخ داده در تاج تونل و سطح زمین و سطوح خطر ساکورایی میباشد. نتایج نشان میدهد که روش چتری منجر به کاهش جابجاییهای تاج تونل و سطح زمین به میزان 41% و 61% شده است. همچنین استفاده از قوس چتری به میزان 31% و 41% از جابجایی تاج تونل و سطح زمین نسبت به حالتی که تنها از میلمهارهای جبههکار (روش دو) استفاده شده، میکاهد. ضمنا در صورت استفاده از روش چتری مقادیر کرنش زیر سطح خطر دو ساکورایی که وضعیت ایمن در تونلسازی است، قرار میگیرد.https://ijme.iranjournals.ir/article_11915_bc7ae150909ab95c26eadf4f3fa71072.pdfانجمن مهندسی معدن ایراننشریه مهندسی معدن1735-761692420150101Identification of unstable zones in wellbores using Cation Exchange Capacity in Gonbadli Gas field, eastern Kope Dagh, North- East Iranشناسایی زونهای ریزشی در چاه با استفاده از ظرفیت تبادل کاتیونی در میدان گازی گنبدلی، کپهداغ شرقی، شمال شرق ایران576311919FAمحمدعلی سرپرندهدانشجوی دکترای مهندسی اکتشاف معدن/ دانشگاه صنعتی امیرکبیربهزاد مهرگینیدانشجوی مهندسی اکتشاف نفت دانشگاه تهرانامیر ملاجانکارشناس ارشد مهندسی اکتشاف معدن دانشگاه تهرانفریدون سحابیعضو هیئت علمی دانشکده فنی دانشگاه تهرانغلامحسین نوروزیعضو هیئت علمی دانشکده مهندسی معدن دانشگاه تهرانحسین معماریانعضو هیئت علمی دانشکده فنی دانشگاه تهرانJournal Article20130310برای تداوم عملیات حفاری در چاههای نفت و گاز، شناسایی بخشهای ریزشی در بعضی طبقات حفاری شده حائز اهمیت است. ریزش دیوار چاه و یا تورم آن، افزون بر توقف عملیات حفاری، میتواند به بروز مشکلات مکانیکی متنوعی منجر شود. از مهمترین عوامل مؤثر در این فرایند فراوانی رس و رخسارههای رسی در توالی رسوبی میادین نفت و گاز است. برای آگاهی از میزان و نوع رس، روشهای مختلفی، از جمله محاسبه ظرفیت تبادل کاتیونی (CEC)، وجود دارد. برخی کانی ها نظیر اسمکتیت و ورمیکولیت، ضمن آنکه از خاصیت تورم بالایی برخوردارند، دارای ظرفیت بالای تبادل کاتیونی میباشند. مطالعه حاضر روی سازند شوریجه (کرتاسه آغازین) در میدان گازی گنبدلی صورت گرفته است. ابتدا مقدار CEC برای 20 نمونه مغزه به روش آزمایشی باور (Bower) مورد سنجش قرار گرفت. در ادامه به کمک تخمینگر شبکه عصبی مصنوعی، لاگهای پتروفیزیکی و نتایج آزمایشگاهی، مدل مناسبی برای تخمین این پارامتر در طول چاه به دست آمد. سپس با استفاده از مقادیر ظرفیت تبادل کاتیونی بدست آمده و لاگ قطرسنجی ارتباط بین ریزش چاه با CEC مورد بررسی قرار گرفت. مطالعهی حاضر نشان داد که بیش از 75 درصد نقاطی که CEC بالاتر از 70 دارند در چاه1، و بیش از 74 درصد این نقاط در چاه2، ریزش داشته است. در نتیجه پس از انجام عملیات حفاری و با کمک این پارامتر میتوان برای تشخیص و پیشگیری ریزش زونهای رسی چاه استفاده نمود.https://ijme.iranjournals.ir/article_11919_b3ff77a06950b12e030d39ce3ee36f3b.pdfانجمن مهندسی معدن ایراننشریه مهندسی معدن1735-761692420150101A review of petrophysical relationships for estimation the volume of clay, Case study: Shurijeh reservoir Formation in an eastern Kopet-Dagh basin fieldمروری بر روابط پتروفیزیکی تعیین حجم رس، مطالعه موردی سازند مخزنی شوریجه در یکی از میادین شرق حوضه رسوبی کپهداغ657511918FAگلناز جوزانی کهندانشجوی دکتری رشته مهندسی معدن گرایش اکتشاف معدن، دانشکده مهندسی معدن، پردیس دانشکده های فنی، دانشگاه تهرانغلامحسین نوروزیعضو هیئت علمی دانشکده مهندسی معدن دانشگاه تهرانفریدون سحابیدانشیار دانشکده معدن، پردیس دانشکده‌های فنی، دانشگاه تهران،حسین معماریاناستاد دانشکده معدن، پردیس دانشکده‌های فنی، دانشگاه تهران،Journal Article20140202خطا در تخمین حجم رس(Vcl)، منجر به محاسبه نادرست پارامترهای مخزنی از جمله تخلخل موثر و درجه اشباع آب میشود که نهایتاً خطر تفسیر نادرست از تولید مخزن را در پی دارد. لذا تخمین صحیح این پارامتر، یکی از مهمترین مراحل ارزیابی کیفیت مخازن ماسهسنگی به شمار میرود. حجم رس با اعمال تصحیحات مختلفی از قبیل ضریب 6/0، لارینف، کلاویر و استیبر بر حجم شیل محاسبه میشود. روشهای پتروفیزیکی متعددی مبتنی بر دادههای یک یا چند لاگ برای تخمین حجم شیل وجود دارد که در این پژوهش، پس از انجام آنالیز حساسیت روی سری کامل دادههای لاگهای پتروفیزیکی سازند مخزنی شوریجه به سن کرتاسه تحتانی و حجم رس آزمایشگاهی دادههای مغزه این سازند در دو چاه تولیدی (A) و خشک (B) یکی از میادین شرق حوضه رسوبی کپهداغ، هفت رابطه پتروفیزیکی با استفاده از دادههای شش نوع لاگ و ترکیب برخی از آنها، مورد بررسی قرار گرفت. با اعمال کلیه تصحیحات روی تخمینهای حجم شیل به دست آمده از این روشها، تخمینهای متعددی از حجم رس حاصل شد. مقایسه نتایج این تخمینها با مقادیر اندازهگیریهای آزمایشگاهی این پارامتر در 76 نمونه مغزه نشان داد، بر مبنای کمترین خطای نسبی به دست آمده، روش شاخص پرتوی گاما و تصحیح استیبر به ترتیب بهترین روش و بهترین تصحیح تخمین حجم رس در این سازند محسوب میشوند. همچنین بهترین رابطه تصحیح کننده تجربی برای این منطقه براساس دادههای حجم شیل شاخص پرتوی گاما به دست آمد که کمترین خطای متوسط را به نسبت سایر تصحیحات در هر روش دارد.https://ijme.iranjournals.ir/article_11918_3264ade7cdb9f20e7b2dfbec4017ad05.pdfانجمن مهندسی معدن ایراننشریه مهندسی معدن1735-761692420150101انحلال کالکوپیریت در محلول کلرید فریک غلیظانحلال کالکوپیریت در محلول کلرید فریک غلیظ778612738FAمجید ذوالقدریعضو هیئت علمی جهاددانشگاهی تربیت مدرس- گروه پژوهشی فرآوری مواد معدنیJournal Article20150509یکی از مشکلات موجود در لیچینگ کالکوپیریت در محیط سولفاتی، غیر فعال شدن سطح کالکوپیریت است که مانع انحلال کامل میگردد. در محیط کلریدی، که بر سرعت انحلال کالکوپیریت میافزاید، جلوگیری از غیر فعالشدن سطح کانی امکانپذیر است. در تحقیق حاضر یک کنسانترة کالکوپیریتی بوسیلة محلول کلرید فریک با غلظت 5/31% تا 9/46%، که بیش از غلظت مورد استفاده در فرآیند کوپرِکس میباشد، تحت لیچینگ قرار گرفت و مشخص شد که تبخیر محلول کلرید فریک قبل از شروع لیچینگ، تاثیر بسزایی در افزایش انحلال کالکوپیریت دارد بگونهای که 97% کالکوپیریت ظرف مدت 4ساعت در دمای 109 درجة سانتیگرادحل میشود. همچنین مشخص شد که اگر غلظت محلول کلرید فریک از حد معیّنی (حدود 5/43%) فراتر رود، سرعت انحلال کاهش مییابد که این امر را میتوان به زیاد شدنِ گرانروی محلول در غلظتهای بیش از 5/43% نسبت داد.https://ijme.iranjournals.ir/article_12738_f4cc17ed977053d4b42c5fe5fd0c22b2.pdfانجمن مهندسی معدن ایراننشریه مهندسی معدن1735-761692420150101Numerical Modeling of Crack Propagation Mechanism in Jointed Rock Slopes Using Displacement Discontinuity Methodمدلسازی عددی انتشار ترک در شیب سنگهای درزهدار به روش ناپیوستگی جابجایی11511914FAسهیلا نظریدانشجوی کارشناسی ارشد دانشگاه یزدعلیرضا یاراحمدی بافقیعضو هیئت علمی دانشگاه یزد0000-0002-4594-0288محمد فاتحی مرجیعضو هیئت علمی، دانشگاه یزدJournal Article20130123در توده سنگهای درزهدار مانند شیب سنگها، نوک درزهها به عنوان نقاط ضعیف سنگ به شمار میروند با این وجود، کدهای تحلیل عددی پایداری تودهسنگهای درزهدار تنها حرکت بلوک بر سطوح موجود ناپیوستگیها را مورد توجه قرار میدهند و امکان ایجاد شکست و ناپیوستگی جدید در نقاطی که دارای شدت تنش بالا و یا دارای حالت پلاستیک است را ندارند. هدف از این تحقیق ارائه مدلی است که بتواند با استفاده از تئوری مکانیک شکست الاستیک خطی سنگ، مکانیسم انتشار ترک پایدار یا ناپایدار در ناحیه پل سنگی و اتصال آن تا تشکیل بلوکهای سنگی در شیب سنگهای درزهدار شامل چند دستهدرزه را شبیهسازی کند. جهت دستیابی به این هدف، تلفیق روش عددی المان مرزی غیرمستقیم با عنوان ناپیوستگی جابجایی مرتبه سوم و معیار حداکثر تنش مماسی، در محیط نرمافزاری Mathematica برنامهنویسی شده و با نتایج حاصل از تحقیقات در این زمینه اعتبارسنجی شدهاست. نتایج حاصل از این برنامه، پیشبینی حالت شکست، زاویه شروع رشد ترک و مدلسازی مسیر انتشار و اتصال ترکها در ناحیه پل سنگی دیواره خواهد بود. پس از انتشار و اتصال ترکها، حرکت و جابجایی برشی بلوکها روی ناپیوستگیهای جدید به عنوان نقاطی با شدت تنش بالا یا نواحی دارای حالت پلاستیک با روش اجزای مجزا بوسیله نرمافزار UEDC، تحلیل شدهاست.https://ijme.iranjournals.ir/article_11914_d301488cbaf76fee7188850003a17a59.pdf