انجمن مهندسی معدن ایراننشریه مهندسی معدن1735-76164820091201Evaluation of Failure Criteria Based on Stress Intensity Factors and Stress Components to Predict Crack Propagation Trajectory in Rock Mediumsارزیابی دو معیار شکست مبتنی بر ضرایب تمرکز تنش و مولفه های تنش برای پیش بینی جهت انتشار ترک در محیط های شبه سنگی1121417FAحسین میرزایی نصیرآباددانشگاه صنعتی شاهرودرضا کاکاییدانشگاه صنعتی شاهرودبهروز حسنیدانشگاه صنعتی شاهرودسید محمد اسماعیل جلالیدانشگاه صنعتی شاهرودJournal Article20121217 The commonly used failure criterion based on stress intensity factors is compared with new developed stress based failure criterion to predict crack growth trajectory and the advantages and disadvantages of both criteria are discussed using some examples. To obtain displacement vector and strain and stress tensors, the element free Galerkin method (EFGM) is used. The visibility criterion is applied to model cracks and the M-integral method is employed to calculate the stress intensity factors. Two examples are considered to evaluate the mentioned failure criteria. The stress intensity factors obtained from EFGM show good agreement with the results of finite element and analytical solutions. The failure criterion based on stress intensity factors only can predict the initial crack trajectory however the stress based failure criterion can predict the complete crack growth path and its predictions coincide very well with numerical and experimental results. <em> </em> معیار شکست مبتنی بر ضرایب تمرکز تنش که در مطالعات مکانیک شکست رایج است با معیار شکست مبتنی بر مولفههای تنش که اخیرا ارائه شده، باهم مقایسه و مزایا و معایب هر یک در پیشبینی جهت رشد ترک با استفاده از مثالهایی بطور کمی بحث شده است. برای بدست آوردن بردار جابجایی و تانسورهای کرنش و تنش روش عددی بدون مش گالرکین بکار گرفته شده است. برای مدلسازی ترکها معیار رویتپذیری و برای تعیین ضرایب تمرکز تنش حالت ترکیبی کششی و برشی از روش انتگرال اندرکنش M استفاده شده است. دو مثال تحت شرایط حالت ترکیبی به ترتیب تحت بارگذاری برشی و فشاری جهت مقایسه دو معیار تحلیل شده است. نتایج ضرایب تمرکز تنش محاسبه شده با روش بدون مش گالرکین و انتگرال M با نتایج المان محدود و راهحل تحلیلی تطابق خوبی دارند. معیار مبتنی بر ضرایب تمرکز تنش فقط قادر است جهت رشد اولیه ترک را بطور صحیح پیشبینی کند حالآنکه معیار مبتنی بر مولفههای تنش قادر است در تمام حالات جهت رشد ترک را پیشبینی کند و نتایج آن در مقایسه با نتایج عددی و آزمایشگاهی تطابق مناسب دارد. https://ijme.iranjournals.ir/article_1417_7ae6fc7fe22c87a539e5c388c46bedee.pdfانجمن مهندسی معدن ایراننشریه مهندسی معدن1735-76164820091201Discrimination of Parts Bearing High Potential of Pb-Zn at Irankhoh Region in Isfahan in GIS Environmentتعیین مناطق با پتانسیل بالای سرب و روی منطقه ایرانکوه اصفهان در محیط GIS13221418FAنادر فتحیان پوردانشاه صنعتی اصفهانرضا قائدرحمتیدانشگاه لرستانمهدی حاضریدانشگاه لرستانJournal Article20121217Nowadays, using GIS in exploration of mineral deposits is among the important, and of course, indespensible methods. Accordingly, the algorithm of Weights of Evidence in GIS has been employed in this paper for integrating data from geological, exploration and mining sources in order to detect and discriminate areas bearing high potential of minerals in Irankoh of Isfahan as a case study. In order to obtain and complete some evidential layers the remotely sensed digital imagery from multi-spectral satellites including Landsat ETM+ and Aster sensors of the region were processed in the first stage. Other evidential layers such as geophysical, geochemical, Barite outcrops, surficial ore indications and known deposit training sites were created using information available in many exploratory reports and maps. Using weights of evidence approach, the weights for above eight separate evidential layers including geophysical, geochemical, faulting, dolomitization, baritization, ore indications, oxidation and hydroxylation layers were calculated and in the mean time, the conditional independencies were evaluated using chi-square statistical test. The final favorability map for further follow-up priorities in the frame of systematic exploration was drawn, and based on this map the regions with ranked prospectivities were identified. The results show that parts of Roomarmar region, areas to the west of Gooshfil mine, east of Tappeh-Sorkh mine, north of Kolahdarwazeh mine and lastly west of Tappeh-Sorkh mine with lowest prospectivity are respectively areas to be considered for further exploration programs. <em></em><em></em>امروزه بکارگیری سیستم اطلاعات جغرافیائی(GIS) در امر اکتشاف ذخایر معدنی یکی از روش های مهم و در عین حال اجتناب ناپذیر محسوب میشود، به همین منظور در این مقاله توانایی الگوریتم اوزان شواهد در سیستم اطلاعات جغرافیائی با دقت و صحت بالا برای تلفیق داده های زمین شناسی، ژئوفیزیکی، ژئوشیمیائی، سنجش از دور و استخراجی جهت تعیین و تمیز نقاط امید بخش ماده معدنی در مطالعه موردی ناحیه ایرانکوه اصفهان به نمایش گذارده شده است. به دلیل استفاده داده های سنجش از دور جهت استخراج یک سری لایه های اطلاعاتی ابتدا داده های سنجش از دور ASTER وETM<sup>+</sup> منطقه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته و اطلاعات لازم جهت تهیه و تکمیل بعضی از لایه های اطلاعاتی استخراج گردیده است. سایرلایههای شاهد از مدارک موجود برای استفاده در محیط GIS تهیه شده است. سپس با استفاده از روش اوزان شواهد، اوزان برای هشت لایه ژئوفیزیک، گسل، ژئوشیمی، دولومیت، نقاط دارای کانی سازی باریت، رخنمون ماده معدنی، اکسیداسیون و هیدروکسیدها محاسبه گردیده است و میزان وابستگی لایهها با استفاده از آزمون استقلال شرطی مورد بررسی قرار گرفته است. نقشه نهایی پتانسیل سنجی با استفاده از روش های اوزان شواهد ترسیم و اولویت بندی مناطق مستعد بر اساس اوزان هشت لایه کنترل کننده کانی سازی برحسب احتمال رخداد ماده معدنی و عدم قطعیت نشان داده شده است. نتایج حاصل نشان میدهد که در محدودة معادن فعلی، پتانسیل سرب و روی دارای بالاترین میزان بوده و در بخش های غربی معدن گوشفیل تا تپه سرخ، غرب معدن تپه سرخ و شمال کلاه دروازه مناطق مستعد جهت تمرکز عملیات اکتشافی وجود دارد. https://ijme.iranjournals.ir/article_1418_ef0629b7f852ef6925d56d60d4693e8a.pdfانجمن مهندسی معدن ایراننشریه مهندسی معدن1735-76164820091201Evaluation of Hydrocyclone Performance with Measurement of Underflow Discharge Angle Using Image Processing Techniqueبررسی کارآیی هیدروسیکلون با اندازهگیری زاویه چتر خروجی تهریز آن
با استفاده از پردازش تصویر23301419FAمحسن کریمیدانشگاه یزدعلی دهقانیدانشگاه یزدعلی باده نوشدانشگاه یزدJournal Article20121217 Hydrocyclone is the most effective classification unit in mineral processing practices. This device is very sensitive to the operational parameters. Due to the short residence time of material in the hydrocyclone, its monitoring has a great effect on the circuit performance. Two criteria are normally used to evaluate the cyclone performance, namely, cut size and water recovery to underflow. In this research, first, underflow discharge angle was measured using image processing technique. Then, statistical method was used to evaluate the effect of operational parameters on the underflow discharge angle. Empirical models were fitted to the data, relating the underflow angle to the variables. It was shown that this method can be used to control, the hydrocyclone performance.
هیدروسیکلون یکی از موثرترین وسایل دانه بندی در کارخانههای فرآوری مواد معدنی است. این دستگاه نسبت به تغییرات پارامترهای عملیاتی بسیار حساس است. با توجه به زمان ماند کوتاه مواد در هیدروسیکلون، پایش (Monitoring) آن میتواند نقش چشمگیری در بهبود کارآیی آن داشته باشد. معمولاً از معیارهای حد جدایش، دقت جدایش و میزان بازیابی آب به تهریز، به عنوان عوامل ارزیابی کارآیی هیدروسیکلون استفاده میشود. از زاویه چتر تهریز نیز میتوان کارکرد هیدروسیکلون را بررسی کرد. در این تحقیق با استفاده از شیوه پردازش تصویر، به اندازهگیری زاویه چتر در تهریز هیدروسیکلون پرداخته شده است. سپس با کمک روشهای آماری، پارامترهای موثر بر این زاویه مشخص شدند و با برازش توابع مناسب، ارتباط بین زاویه چتر، حد جدایش، دقت جدایش و بازیابی آب به تهریز مشخص گردید. نتایج نشان دادند که میتوان از شیوه پردازش تصویر به عنوان روشی قابل اطمینان در بررسی کار هیدروسیکلون استفاده کرد.
https://ijme.iranjournals.ir/article_1419_77d225bea3ec64d85ee02417635998ed.pdfانجمن مهندسی معدن ایراننشریه مهندسی معدن1735-76164820091201Evaluation of Effect of Longwall Coal Stope’s Progress on the Behavior of Gallery Post 5 of Pabedana Coal Mineارزیابی تأثیر پیشروی کارگاه های استخراج جبهه کار طولانی بر رفتار
گالری پست 5 معدن بزرگ پابدانا31371494FAرضا رحمان نژاددانشگاه شهید باهنر کرمانوحید معاذالهیدانشگاه شهید باهنر کرمانJournal Article20121226Convergency measurement is one the most utilized methods to analyze the behavior of underground openings. In this research, the extraction effects of the coal stopes "245 advance" and "245 regressive" on the gallery Post no. 5 of Pabedana coal mine are considered. This gallery has experienced difficult loading conditions which are caused many stability problems like high deformation and yielding of steel sets. Convergences are recorded for about 1 year implementing tape extensometer and 3-point convergence monitoring arrays. Results of analyzing the recorded convergences of 12 stations showed that more than 92% of displacements are occured behind the stope face. Critical displacements occur under the gob zone, i.e. between 7-22m behind the stope face. Also, it is concluded that the rate of coal extraction in longwall stopes has a key role on stability of gallery.
بررسی رفتار حفریات زیرزمینی با تکیه بر اندازهگیری جابجاییها از رایجترین روشهای ارزیابی پایداری است. در این تحقیق تأثیر عملیات استخراجی در کارگاههای 245 پسرو و 245 پیشرو بر وضعیت گالری پست 5 معدن بزرگ پابدانا که متحمل مشکلات گوناگون شامل جابجایی بیش از حد مقطع عرضی گالری، ایجاد تغییر شکلهای گوناگون قابهای نگهداری و شکست و تخریب آنها گردیده، ارائه شده است. ابزار مورد استفاده متر همگراییسنج و ایستگاهها از نوع 3 نقطهای هستند. نتایج یکساله ثبت همگرایی در 12 ایستگاه حاکی از آن است که بیش از 92% جابجایی کل در پشت جبههکار کارگاه استخراج جبهه کار طولانی رخ میدهد. به گونهای که تغییر شکلهای مضر در محدودهای بین 7 تا 22 متر پشت جبههکار کارگاه و در زیر زون تخریب بوقوع میپیوندند. همچنین سرعت پیشروی عملیات استخراجی در کارگاه از عوامل مهم تأثیرگذار بر رفتار گالری تشخیص داده شد.
https://ijme.iranjournals.ir/article_1494_514402aceb93cc2968814e41cae2095b.pdfانجمن مهندسی معدن ایراننشریه مهندسی معدن1735-76164820091201The Low Grade Lead Ore Concentration Studies by Flotation and
Gravity Methodsمطالعه و بررسی پرعیارسازی کانسنگ سولفیدی-اکسیدی سرب کم عیار به روشهای فلوتاسیون و ثقلی39491495FAآویشن عطرفیدانشگاه تهرانهایده حجت الاسلامیدانشگاه صنعتی شاهرودمحمد نوع پرستدانشگاه تهرانسید ضیا ءالدین شفائیدانشگاه تهرانعلی قربانیدانشگاه تهرانگلناز جوزانی کهندانشگاه تهرانJournal Article20121226 The low grade oxide-sulfide lead-zinc ore sample taken from Changarzeh mine located in south of Natanz city in Isfahan province, containing 2.3% Pb and 1.91% Zn was concentrated by flotation and gravity methods. Studies were concentrated on producing Lead concentrate with maximum recovery. So, the effects of different parameters such as type and amount of collector, milling retention time, amount of sodium sulfur and its preparation time, application of sodium silicate, pH and solid content were investigated in relation to the metal contents of concentrates and flotation efficiencies. Experiments in optimum condition was carried out with 200 g/t KAX as collector, 2000 g/t Na<sub>2</sub>S, 500 g/t sodium silicate and 30 g/t MIBC at pH 10. A rougher concentrate with a recovery of 94% was produced through this condition and a lead concentrate with 70% Pb was produced as a result of 3 cleaning stages of flotation with a recovery of 40%. The process of rougher flotation was also analyzed kinetically and 18 minutes was determined as the optimum flotation time. Application of gravity methods for producing commercial product or a middle product for flotation was considered with a special attention to the effect of table slope and amount of water and for jig the effect of water and frequency. The result of one stage gravity separation by shaking table was a concentrate with a grade of 46% and a recovery of 80%. As a result, shaking table can be proposed for production of preconcentrate to be used as feed of flotation process. But since jig can be used for separation of coarse particles and the lead content of Changarzeh mine is in the form of fine particles, the results of jig were not considerable.
نمونه کانسنگ کم عیار سولفیدی- اکسیده معدن چنگرزه نطنز اصفهان، با عیار 3/2% سرب و 98/1% روی، مورد پرعیارسازی به روشهای فلوتاسیون و ثقلی قرار گرفت. هدف در این مطالعه تولید کنسانتره سرب با حداکثر بازیابی بود و میزان تاثیر پارامترهای کیفی مانند نوع کلکتور، کف ساز و همچنین میزان بهینه پارامترهای کمیزمان ماند ذرات در آسیا، میزان کلکتور، سولفور سدیم، سیلیکات سدیم، زمان آمادهسازی، میزان pH و درصد جامد همراه با پرعیارسازی محصول رافر مورد مطالعه قرار گرفت. نتایج حاصل نشان داد که در حالت بهینه فلوتاسیون تجمعی با استفاده از 2000 گرم بر تن سولفور سدیم به عنوان سولفید کننده، 500 گرم بر تن سیلیکات سدیم به عنوان متفرق کننده، 200 گرم بر تن کلکتور آمیل گزنتات پتاسیم و 30 گرم بر تن کفسازMIBC در pH 10، کانیهای اکسیدی و سولفیدی سرب بازیابی بیشتری (94% در مرحله رافر) نسبت به فلوتاسیون تفریقی به دست میآید و با 3 مرحله شستشو کنسانتره رافر، عیار را میتوان به حدود 70% سرب رساند. همچنین در بررسی سینتیکی فرآیند فلوتاسیون مرحله رافر، چگونگی شناور شدن ذرات باارزش در بازه زمانی پیاپی، زمان بهینه کفگیری 18 دقیقه به دست آمد. روشهای ثقلی با هدف تولید محصول قابل فروش یا محصول میانی قابل باردهی به فلوتاسیون با بررسی تاثیر شیب، آب مصرفی انجام شد. نتیجه پرعیارسازی ثقلی با میز لرزان، برای خوراک پرعیار با 7/5% سرب، کنسانتره سرب با عیار 46% و بازیابی 80% بود که میتواند تنها جهت تولید پیش کنسانتره عملیات فلوتاسیون به کار رود. از آنجایی که محدوده جداسازی جیگ ابعاد درشت است، اما محتوای سرب نمونه مورد مطالعه در بخش دانه ریز کانسنگ متمرکز بود، لذا نتایج قابل توجهی به دست نیامد.
https://ijme.iranjournals.ir/article_1495_4bc2ce9bd1be7dce9585baa87b3e408d.pdfانجمن مهندسی معدن ایراننشریه مهندسی معدن1735-76164820091201Comparative Studies of Lithological Units Discrimination Method and
Fuzzy C-mean Clustering (FCMC) for Eliminating Syngenetic Component of Stream Sediments in Regional Geochemical Exploration,
Ghareh Chaman Area, E-Azarbaijanمقایسه روشهای جداسازی جوامع سنگی و خوشهبندی فازی میان مرکز برای حذف مؤلفه سنژنتیک در اکتشافات ناحیهای رسوبات آبراههای قرهچمن-آذربایجانشرقی51581496FAمحمد جعفر محمد زادهدانشگاه سهند تبریزاینور ناصریدانشگاه آزاد اسلامی واحد ابهرامید محمودیاندانشگاه سهند تبریزJournal Article20121226The Ghareh chaman area is located on Urumeih-Dokhtar zone in E-Azarbaijan, which is mostly, comprises of acid and intermediate volcanic rocks along with alluvium. Regional geochemical exploration was carried out in the area by 698 stream sediment sampling with the aim of optimizing different methods for obtaining reliable exploration model in the area. Hence a comparative studies of data processing using lithological unit's discrimination (L.U.D) method and Fuzzy C-mean clustering (FCMC) for eliminating syngenetic component was attempted.
In FCMC method the normalized data was processed and the elements with higher percentage of sensord were eliminated and factor analyses on data were employed. Only one or two elements from each group were selected based on their factorial scores and then FCMC method on geochemical data was carried out on selected elements. The results revealed six optimized clusters. Using residual values for geochemical mapping the promising mineralized areas were detected. Application of Fuzzy logic based FCMC on geochemical data reveal that, with membership of each sample in different clusters and estimating the residual values, the syngenetic effect is eliminated causing in detecting of blind anomalies in the area. The comparative studies of different methods on stream sediments of Ghareh Chaman indicate that the employment of FCMC method has advantage of detecting anomalies precisely in a shorter period of time confirming the capability of this method in contrast to L.U.D particularly in regional scale exploration where the numbers of samples are enormously increasing.
منطقه قره چمن در آذربایجانشرقی بر روی زون ارومیه دختر واقع شده و بیشتر منطقه از سنگهای ولکانیکی حد واسط تا اسیدی و رسوبی تشکیل شده است. به منظور اکتشافات ژئوشیمیایی ناحیهای تعداد 698 رسوب رودخانهای از منطقه برداشت و در راستای بهینهسازی روشها با هدفایجاد مدل اکتشافی مناسب، پروسه دادهها با استفاده از دو روش جداسازی جوامع سنگی و خوشهبندی فازی میان مرکز (FCMC) برای حذف مؤلفه سنژنتیک اقدام گردید.
در روش خوشهبندی فازی میان مرکز (FCMC)، پردازش بر روی دادههای نرمال در منطقه صورت پذیرفت و عناصر با دادههای سنسورد بالا حذف و روی دادهها تحلیل فاکتوری انجام گرفت. سپس باتوجه به امتیازات فاکتوری، فقط یک یا دو عنصر از هر گروه انتخاب شده وروش FCMC روی آنها اعمال گردید. نتایج حاصل ازاین روش تعداد 6خوشه را بهعنوان خوشه بهینه معرفی کرده و با رسم نقشه مقادیر بازماند، مناطق امیدبخش کانیزایی مشخص گردید. نتایج حاصل از اعمال FCMC بر روی دادههای ژئوشیمیایی منطقه که بر اساس منطق فازی استوار است نشان میدهد که با عضویت هر نمونه در چند خوشه و محاسبه مقادیر بازماند، مؤلفه سنژنتیک خنثی و آنومالیهای ماسک شده آشکار میشوند.
مقایسه دو روش بر روی دادههای رسوبات رودخانهای در قرهچمن بیانگر این واقعیت است که بکارگیری روش خوشهبندی فازی قابلیت اعمال آن را در مدت زمان کمتر و با دقت بیشتر جهت ثبت آنومالیهای منطقهای تأیید و کارآمدی این روش در مقایسه با روش جداسازی جوامع سنگی خصوصاً در مرحله اکتشافات ناحیهای که تعداد نمونهها بسیار زیادند را نشان میدهد.
https://ijme.iranjournals.ir/article_1496_42ccb8a137230548018fd9cfb13d6eff.pdfانجمن مهندسی معدن ایراننشریه مهندسی معدن1735-76164820091201Utilizing the statistical and geostatistical implement in evaluation of grade deviation of concentrating plant feed of Sarcheshmeh copper plantبکارگیری ابزارهای آماری و زمینآماری در ارزیابی نوسانات عیاری
خوراککارخانه پرعیارکنی مجتمع مس سرچشمه59661497FAمجتبی تقوایی نژاددانشگاه شهید باهنر کرمانمحمد رضا شایسته فردانشگاه شهید باهنر کرمانمحمدرضا دیانتیتولید مجتمع مس سرچشمهمحمد جلالیدانشگتاه شهید باهنر کرمانJournal Article20121226Grade deviation between the feed and the consumption of concentration plant was a great debate from the beginning of the Sarcheshmeh copper mine operations until now. However, the ore dressing plant is designed in such a way to work optimally base on specific input feed. Therefore, the error identification of different sampling procedure and grade deviation investigation between the feed of the mine and the consumption of the concentrating plant is essential. With determination of limit allowance of adequate parameters in deviation variance and make use of them in daily product schedual, it is possible to reduce the grade deviation. In this research with utilizing the statistical and geostatistical implement an evaluation method of accurate grade deviation of concentrating plant feed is presented so that with the help of its result, possibility these deviations with the predicted deviations of feed of mine gets provided in terms of shift or daily scheduals. To apply this research in a particular day, 50000 ton feed compared with grade 0.89± 0.05 that this grade lies within the limitation of predicted grade of 0.93±0.06 and limitation of operation grade 0.89± 0.05(at 95% confidence limit).Finally suggested that in order to reduce the grade deviation and to optimize the recovery of the concentrating plant of Sarcheshmeh copper ore, no sampling should be done from the concentrating plant feed but instead the operation grade of mine should be counted for the concentrating metallurgical calculations, provided from the 100 continuous days, 95 grade cases of concentrating plant feed should lie in the operation grade of confidence limit of the mine.
82
اختلاف عیاری بین خاک ارسالی معدن و مصرفی کارخانه تغلیظ مشکلی بوده که از اول شروع به کار معدن مس سرچشمه تا به امروز بحث اصلی بین این دو واحد مجتمع بوده است. با توجه به این که کارخانه فرآوری معدن بر اساس خوراکی که نوسانات آن در حد مجاز باشد، طراحی و بهینهسازی میشود، لذا شناسایی خطاهای مراحل مختلف نمونهبرداری و همچنین بررسی اختلاف عیاری بین خاک ارسالی معدن و مصرفی کارخانه تغلیظ امری ضروری به نظر میرسد. با تعیین حد مجاز پارامترهای موثر در واریانس نوسانات و به کار بردن آنها در برنامهریزی تولید روزانه میتوان تا حد زیادی از نوسانات عیاری کاست. در این پژوهش، با بهکارگیری ابزارهای آماری و زمینآماری روشی جهت تعیین نوسانات دقیق عیاری خوراک مصرفی کارخانه پرعیارکنی ارائه شده است تا به کمک نتایج آن، امکان مقایسه این نوسانات با نوسانات پیشبینی شده خاک ارسالی معدن به صورت شیفتی و روزانه فراهم گردد. برای انجام این پژوهش در یک روز خاص 50000 تن خاک با عیار 05/ ± 89/0 به کارخانه ارسال و با تناژ مصرفی و حدود اطمینان عیاری محاسبه شده خوراک مصرفی تغلیظ در این روز (42100تن خاک با عیار 04/ ± 92/0) مقایسه شد که این عیار در محدوده عیار پیشبینی 06/0 ± 93/ 0 و محدوده عیار اجرایی 05/0± 89/0 قرار گرفت (درسطح اعتماد 95 %). در نهایت جهت کاهش نوسانات عیاری و افزایش بازیابی کارخانه تغلیظ معدن مس سرچشمه پیشنهاد داده شد که در صورتی که از 100 روز متوالی 95 مورد عیار خوراک کارخانه تغلیظ در محدوده اطمینان عیار اجرایی معدن قرار گیرد، از آن زمان به بعد نمونهگیری از خوراک کارخانه تغلیظ صورت نگیرد و عیار اجرایی معدن در محاسبات متالورژی تغلیظ لحاظ گردد.
https://ijme.iranjournals.ir/article_1497_9495da76675b658e088f592e6d96b2c1.pdfانجمن مهندسی معدن ایراننشریه مهندسی معدن1735-76164820091201Ranking of Exploitation from Abandoned Underground Lead and Zinc Mines of Yazd Province Using ELECTRE III Methodاولویت بندی بهره برداری از معادن سرب و روی زیرزمینی متروکه استان یزد با استفاده از روش تسلط تقریبی 367761498FAسید هادی حسینیدانشگاه صنعتی شاهرودمحمد عطاییدانشگاه صنعتی شاهرودرضا خالوکاکاییدانشگاه صنعتی شاهرودJournal Article20121226 Basic in this paper in order to rank the lead and zinc reservoirs of Yazd province from view point of exploitation, some abandoned mines and mineral resources of lead and zinc have been studied. For this purpose, general information such as distance from main road and roads quality, previous mining works have been done, grade and mineralogy of ore and reserve, have been collected from 21 mines. Then for ranking of these mines, ELECTRE III as a multi criteria decision making method has been used. The results of this investigation show that Tajkooh, Drrezanjir and Mehrjerd have highest ranks of investmentability respectively.
در این مقاله به منظور اولویتبندی بهرهبرداری از ذخایر سرب و روی استان یزد، تعدادی از معادن متروکه و پتانسیلهای معدنی سرب و روی مورد بررسی قرار گرفته است. برای این منظور، اطلاعات عمومی 21 معدن شامل فاصله تا جاده اصلی و کیفیت راهها، کارهای معدنی انجام شده درگذشته، عیار و کانیشناسی ماده معدنی استخراج شده است. سپس به منظور تعیین و اولویتبندی بهرهبرداری و سرمایهگذاری، از روش تصمیمگیری چندمعیاره تسلط تقریبی 3 استفاده شده است. نتایج این بررسی نشان داد که معادن تاجکوه، دره زنجیر و مهرجرد به ترتیب دارای بالاترین اولویت و قابلیت سرمایهگذاری در استان یزد میباشند.
https://ijme.iranjournals.ir/article_1498_d9bfc3f1dd0121d5c91d19738c59f1b7.pdf